با کنایه مصرعی می گویم و رد می شوم
دست حیدر،دست زینب، دست این غواص ها...
175 ماهی را خارج از تنگشان تصور کن - رضا احسان پور
* مادرهایی که خواستند فرزندشان را بغل بگیرند ، دست باز برای آغوش کشیدن کجاست ؟ اصلا دست کجاست؟
قصه هایی پُر از فداکاری ، قصه هایی عجییب ، اما خاص
قصه ی آبِ چشمه زمزم ،زیر پاکوبه های اسماعیل
قصه نیل و حضرت موسی ، قصه ی آن گذشتنِ حساس
قصه ی حفظِ حضرت یونس ، توی بطن نهنگ ، در دریا
یا که نفرین نوحِ پیغمبر ، بر سر مردم نمک نشناس
کربلا بود و یک حرم ، تشنه ، کربلا بود و حضرت عباس
بین افسانه های آب و جنون ، قصه ی تازه ای اضافه شده
قصه ی بیست و هفت ساله ای از، صد و هفتاد و پنج تا غواص